جامعه مجازی نوشته آرشيو وبلاگ نويسندگان شبانه، باران می بارد و عطری در هوا می پراکند که دیگر بار یادت می افتد این زندگی چه حرفا دارد برای گفتن، چه لحظه ها دارد برای زیستن آن قدر شیرین که تنهایی از یادت میرود، و هر دلتنگی یی هر خاطره ای، هر هراسی و دیگر بار میشوی لبریز از محبتی بی بهانه باران از آسمان می بارد و عطر خاک زمین را زنده می کند کجا می شود چنین عشقی را سراغ گرفت؟ نظرات شما عزیزان: پيوندها
|
|||
![]() |