جامعه مجازی نوشته آرشيو وبلاگ نويسندگان دو شنبه 11 دی 1398برچسب:, :: 11:47 :: نويسنده : ارمین
رویا به دنبال سنگ بزرگتری باش آواره دوستت دارم پریشان، شانه میخواهی چه کار؟
دام بگذاری اسیرم، دانه میخواهی چه کار؟
تا ابد دور تو میگردم، بسوزان عشق کن
ای که شاعر سوختی، پروانه میخواهی چه کار؟ پس از گذشتن از هزار و یک سونامی
ای نسیم خنک صبگاهی دو شنبه 11 دی 1391برچسب:, :: 15:1 :: نويسنده : ارمین
غضنفر ميره کله پاچه فروشي، يارو بهش ميگه: قربون چشم بگذارم؟ غضنفر ميگه: نه «
آن دم که پدید گشتم از قدرت تو پرورده شدم به ناز از نعمت تو دو شنبه 11 دی 1391برچسب:, :: 15:0 :: نويسنده : ارمین
غضنفر مي ره هيئت راش نمي دن خودش مي ره هيئت مي زنه هيچکس رو راه نمي ده « دو شنبه 11 دی 1391برچسب:, :: 15:0 :: نويسنده : ارمین
غضنفر رفته بود زيارت امام رضا. بعد از زيارت دستش را براي احترام روي سينه « دو شنبه 11 دی 1391برچسب:, :: 14:59 :: نويسنده : ارمین
میگن : تنبلی مادر همه عادت های بد ماست ! پيوندها
|
|||
![]() |