جامعه مجازی نوشته آرشيو وبلاگ نويسندگان کاش می دیدم چیست انچه از چشم تو تا عمق وجودم جاریست آه ، وقتی که تو لبخند نگاهت را می تابانی بال مژگان بلندت را می خوابانی آه ، وقتی که تو چشمانت آن جام لبالب از جاندارو را سوی این تشنه ی جان سوخته ، میگردانی موج موسیقی عشق از دلم میگذرد روح گلرنگ شراب در تنم می گردد دست ویرانگر شوق پرپرم میکند ، ای غنچه ی رنگین ! پرپر ! من در آن لخظه که چشم تو به من می نگرد برگ خشکیده ی ایمانم را در پنجه ی باد رقص شیطانی خواهش را در آتش سبز ! نور پنهانی بخشش را در چشمه ی مهر اهتزاز ابدیت می بینم نگاه امروزت نگاه تابانت گرمی فروغ چشمانت بتی انداخته در جانم که تا ابد گرم است زمستانم نظرات شما عزیزان: پيوندها
|
|||
![]() |