جامعه مجازی نوشته آرشيو وبلاگ نويسندگان مـــن براي تنهــــــــــــــــا نبـودن .. آدمهاي زيادي دور و برم دارم !!! آن چيزي که ندارم کسي براي " بـا هـــــــــــــــم بـودن " است چرخه زندگی مرد ها... در بچگی، مامان ذلیل... جوونی، دوست دختر ذلیل... میان سالی، زن ذلیل... .پیری، فرزند ذلیل... بعد از مرگ، ذلیل مرده... اگر يک روز از زندگي من باقي مانده باشد از هر جاي دنيا چمدان کوچکم را ميبندم راه ميافتم ايستگاه به ايستگاه… مرز به مرز پيدايت ميکنم ، کنارت مينشينم بهت ميگم تا بي نهايت دوستت دارم… ببار باران که دلتنگم.... مثال مرده بی رنگم ببار باران کمی آرام.... که پاییز هم صدایم شد که دلتنگی و تنهایی رفیق با وفایم شد ببار خـدایـا یـادتـه ... ؟! دسـتـشـو گـرفـتـم آوردم پـیـشـت ... گـفـتـم : مـن فـقـط ایـنـو مـیـخـوام ... گـفـتـی : ایـن کـمـه ! بـهـتـر از ایـنـو بـرات گـذاشـتـم کـنـار ... پـامـو کـوبـیـدم زمـیـن و گـفـتـم : هـمـیـنـو مـیـخـوام ... گـفـتـی : آخـه نـمـیـشـه ! قـول ِ ایـنـو بـه یـکـی دیـگـه دادم ای نارفیق.. به کدامین گناه ناکرده.. تازیانه می زنی بر اعتمادم ؟ زیر پایم را زود خالی کردی… سلام پر مهرت را باور کنم ، یا پاشیدن زهر خیانتت را ؟ ترکت میکنم ، تا هر سه راحت شویم … من ، تو و رقیبم من از قید تو ، او از قید من و تو از قید خیانت … خیانت واژه ی تلخی ست ، حقیقتی زهرآگین… فرود دشنه، پی در پی ، بر پیکره ی دوستت دارمها… هرگز تبرئه ای نیست… آنکه را که چنین به کشتن قلب آهنگین عشق برخاست و دلی را که پژمرد … من و تو كم خوانديم من و تو وامانديم من و تو كم ديديم من و تو كم چيديم من و تو كم گفتيم تحویل میکنم عشق را به نام تو... و هفت سینی می چینم که سبزی حضور تورا به همگان بنمایاند. نزدیک تر بیا و این سیب سرخ را از دستم بگیر ماهی کوچک دلم دچار عشق تو شده است... پيوندها
|
|||
![]() |